جنگل کنوس چال

سفر در دل جنگل های زیبای کنوس چال 

ادامه نوشته

مراسم چهارشنبه سوری 1389

مراسم چهارشنبه سوری 1389

ادامه نوشته

دوچرخه سواري در كوير

 چگونه پرواز می کند خیال در آسمانی که سقفش ستاره باران است و فرودش شن ریزان...

دو چرخه سواری در کویر !!!

جمعه 17/7/88

مسیر : تهران ورامین چرمشهر دشت ورامین

مقصد : کاروانسرای دیر گچین ( بزرگترین کاروانسرای ایران)

 

جمعه همراه  با یک تور طبیعت گردی  رفتيم به دل کویر با دوچرخه !!!!

 

بعد از یک نرمش، سفر خودمونو آغاز کردیم......

 

 

هوا عالی بود ومملو از سکوت ... سکوتی که آرامشی جادویی بهت القا می کرد

 و به دیدگانت این فرصت را می داد تا ورای آنطرفها را , هم ببینی فرصتی که

شهر نشینی و ساختمانهای در هم تنیده ای آن , از ما گرفتن

 

 

پس از  '1:45  رکاب زدن و لذت بردن از مناظر بکر و هنوز دست نخورده،

 می دونید چیزی که کویر رو از دیگر منابع طبیعی متفاوت نشون می ده همین 

بکر بودن و دست نخورده بودنشه و اینکه هنوز زیبایی واقعی اون ,  تو رو

می تونه از خود بیخود کنه ....خدایا شکرت

 

 خلاصه اینکه بالاخره به کاروانسرا رسیدیم ...

 

 

دیر گچین , دیر کردشیر , دیر الجص , قلعه دیر کاج اسامی متعدد کاروانسرای

 دیر گچین هست  که به عنوان مادر کاروانسراهای ایران لقب گرفته...

قدمت این اثر ارزشمند به 1750 سال قبل بر می گرده ...ابودلف مورخ

 قرن چهارم هجری درکتاب خود به نام سفرنامه ابودلف از این بنا به نام

 دیر کرد شیر و مربوط به زمان عاد ( اقوام زمان جاهلیت اعراب )

 اسم برده است .

 

این دژ داری برجهای بسیار بزرگ و بلند , حصار ضخیم ومرتفع که با

آجرهای بزرگ ساخته شده و در داخل دژ ساختمانهای مستطیل و

 سقف های ضربی دیده می شه ....

 

 

معمولا سقف های مناطق کویری این سرزمین آریایی رو به این صورت

می ساختند تا  نورو اشعه خورشید رو بشکنه و باعث می شد که درون

 کاروانسرا رو خنک نگه دارند .

 هوش مردم ایران زمین ستودنی است...

 

بعد از کمی از استراحت و گردش در گوشه و کنار کاروانسرا , این اثر ارزشمند 

 و زیبا  را که مانند دیگر آثار تاریخی این سرزمین مورد کم مهری مسئولان

 میراث فرهنگی  است و هنوز کارهای مرمت و نگهداشت این آثار ارزشمند

نیمه تمام و به عبارتی به دست فراموشی سپرده شده , بدرود گفتیم .

 

 

در راه بر گشت تونستیم یه آگاما رو بگیریم آگاما از خانواده مارمولک هاست

آگاماها هم مانند یوزها خیلی سریع حرکت می کنند , بنابراین خیلی زود هم خسته

می شن بنابراین اگر کمی دنبالشون کنید می تونید بعد از کمی دویدن دنبال اش

اونو بگیری , وقتی گرفتیدش با کمی نوازش زیر گلوش خیلی راحت بی حرکت

  می شن  و می تونید چند تا عکس خوشگل ازش بگیرید .

 

البته این حالت بیشتر از چند دقیقه طول نمیکشه و بعد از اون سریع,

 فرار رو بر قرارترجیح می ده.

خلاصه اینکه سفر را به خوبی به پایان رسوندیم.

و همگی خدا رو به خاطر این همه زیبایی که به رایگان در اختیار

ما قرار داده شکر گفتیم .

بر حسب اطلاعات کیلومتر شماری که در اختیار داشتیم

مسافت طی شده 30 کیلومتر ( خداییش باورم نمی شد بتونم 30 کیلومتر

تو کویر و مسیر کاملا ناهمگون رکاب بزنم )

متوسط سرعت: 13 کیلومتر در ساعت

زمان :در حدود3 ساعت

 

 

اگرزمانی قصد سفر به دل کویر داشتید چند  توصیه  HSE   براتون داشتم:

 

Health : هنگام دوچرخه سواری سعی کنید زیاد خم نشید و از کلاه و

دستکش مناسب استفاده کنید.( کرم ضد آفتاب هم یادتون نره)


 

Safety: از دوچرخه کوهستان استفاده کنید و لوازم جانبی دوچرخه مثل

وسایل پنچر گیری همراهتون باشه چون امکان پنچر شدن در کویر خیلی

زیاده ,در واقع از این نظر High Risk

 

Environment: حتما نایلونی برای جمع آوری زباله هاتون همراه تون

باشه واجازه بدیم این طبیعت  زیبا همینطور بکر و زیبا  باقی بمونه...

 

 

 

همیشه بعد از دیدن این  آثار زیبای تاریخی به ایرانی بودن خودم افتخار می کنم

و اینکه گذشته چنین پر افتخار داشتیم ...ولی از این نگرانم که آیا آیندگان

 نیز به ما افتخار خواهند کرد ؟!

 

شبی زیر آسمان کویر  

 چگونه پرواز می کند خیال در آسمانی که سقفش ستاره باران است و فرودش شن ریزان...

شبی زیر آسمان کویر  – مرداد 1388

 قلعه مرنجاب

 کاشان – آران وبیدگل – دشت کویر – قلعه مرنجاب

 

 

بعد از خارج شدن از آران و بیدگل جاده آسفالته نیز پایان می پذیرد و برای رسیدن

 به قلعه مرنجاب فقط جاده خاکی وجود دارد که در بعضی از قسمتها ماسه ها  

کاملا جاده روپوشنده و یه نیش ترمز کوچیک کافی بود  که ماشین تو ماسه 

 ها گیر کنه ....

 

 

 

 

بعد از طی 50 کیلومتر در دل کویر به کاروانسرا ( قلعه ) مرنجاب می رسیم ...

موقعیت دقیق این کاروانسرا  ( در شمال شهرستان آران و بید گل در استا ن اصفهان 

 قرار دارد. این قلعه  از شمال به دریاچه  نمک آران وبیدگل ، از غرب به کویر مسله

و دریاچه‌های نمک حوض سلطان و حوض مره، از شرق به کویر بند ریگ و پارک

ملی کویر و از جنوب به شهرستانهای آران وبیدگل و کاشان محدود می‌شود).

 کاروانسرا در مسیر اصلی جاده ابریشم قرار داره برای همین اهمیت دو چندانی پیدا

می کند و سالانه مهمان بسیاری از توریست های از کشور های مختلف جهان به

ویژه اروپا  است که مسیر جاده ابریشم را طی می کنند .

 

داستان ساخت این قلعه نیز شنیدنی است ، نقل است که  شاه عباس  با وجود ایجاد

 کاروانسرا و قلعه‌های متعدد در سراسر کشور، در این منطقه تأسیسات دفاعی تعبیه

نکرده بود، چون تا آن زمان دشمنان به خاطر دریاچه نمک و گستره کویر، از

این سوی به پایتخت هجوم نبرده بودند.حمله ازبکها و افغانها از طریق دریاچه

 نمک به کاشان که تا اصفهان پیش رفتند، شاه عباس را به صرافت انداخت

 تا در سال ۱۰۱۲ قمری سریعاً یک پایگاه نظامی در این منطقه ایجاد کند و

 جلوی تهدید را بگیرد. بالای کاروانسرا به شکل سنگرهای دیدبانی است و

 ذکر شده‌است که همیشه ۵۰۰ سرباز مسلح در قلعه حضور داشتند و امنیت عبور

 کالا از چین به اروپا و بالعکس را در این منطقه تأمین می‌کردند. قنات کنار

کاروانسرا که برکه بزرگی به وجود آورده‌است، آب شیرین دارد و این در

 کویر نمک و شوره زار یک معجزه‌است. معجزه‌ای بی مانند که رازش

 را هنوز کسی نمی داند ...

 

 

را ست اشو بخواهید بیشتر از خود قلعه اولین  چیزی که نظر هر ببیننده ای رو

 به خوداش منحرف می کرد وجود این برکه در دل این کویر است. با گذشت زمان

 کم کم بازدید کننده های قلعه نیزبیشتر می شد ...افرادی که این مسیر رو طی کرده

 بودن تا شاهدآسمان شب کویر باشند. در بین این بازدید کننده ها از قشر های  

مختلف مردم بوداند ... از توریست های کشور ایتالیا تا منجمین از شهر های

مختلف کشور  و مردم عادی ...یادم رفت بگم آخه قرار بود او نشب آسمان

 شهاب بارون بشه

تقریبا همه ای قسمت های کاروانسرا  رو بازدید کردیم و هوا داشت کم کم تاریک

می شد دروغ چرا کلی تو دلم ترس و دلهوره داشتم از اینکه می خواستیم شب رو

تو کویر بگذرونیم ..بالاخره کویره و  پر از عقرب و مار  ..

خلاصه کلی دلشوره داشتم البته این هم بگم خیلی های دیگه

 مثل من بودن ... راست اش ابهت کویر بدجوری ادم و

می گیره  مخصوصا توشب

 

حدودای ساعت 10 شب اعلام کردن که تا دقایقی دیگر چراغ های کاروانسرا

خاموش خواهد شد برای رصد  آسمان شب کویر .همه آماده شده بودن و هر گروهی

 گوشه ای از کاروانسرا ساکن شدن چون با خاموش شدن برق ها فقط ظلمات

وجود داشت  ... من و خانواده هم جای رو

انتخاب کردیم و همه آماده شدیم و چشمامون به آسمون تا اینکه برق ها خاموش شد ......

وای به یکباره اسمون روشن شد ....

باورتون نمی شه چقدر زیبا بود تا چند لحظه همه  محو این ابهت و زیبایی شده بودن ..

وای خدای من مگه می شد دیگه از آسمون چشم برداشت  ...دیگه حتی یادم رفته بود

تو کویرم ..دیگه کسی به عقرب و مار فکر نمی کرد .... همه محو تماشای آسمون 

 بودن ... راست اش تو اون لحظات تنها چیزی که تو فکرم بود خدا بود و اینکه

 چقدر در مقابل عظمت اون کوچیکم و تو دلم کلی اون مهربون رو ستایش کردم . 

بعد از چند دقیقه شروع کردیم به پیدا کردن  دب اکبر و دب اصغر جاتون خالی

 تماشای منظره زیبای راه شیری  و ستاره قطبی و.... هر کسی هر چی بلد بود برای

دیگران نیز توضیح می داد ... به یکباره سرو کله  شهاب ها هم  پیدا شدن  و صدای

این که من دیدم تو هم دیدی؟ به گوش می رسید و بعد از اون بود که   آسمون پر از

 شهاب شد ..

میگن  وقتی شهابی رو دیدی اگه اون لحظه آرزو کنی .. آرزوت براورده می شه ....

من هم از زمان استفاده کردم کلی آرزو کردم  تا حدود ساعت 4 صبح بیداربودیم و

متوجه نشدم که کی خوابم برد ...بعد از تماشای این همه زیبایی نزدیک های ساعت 6

صبح بیدارشدیم و طلوع خورشید رو تو کویر تماشا کردیم ..برای اینکه به گرما

برخورد نکنیم ...حرکت کردیم و کویر رو با تمام زیبایی هایش بدرود گفتیم.

کویر پر از رمز و راز های است که هنوز کسی به اون پی نبرده .... و  همین مرموز

 بودن کویر که اونو جذاب کرده ...جای که می تونی یه دلهوره شیرین رو تجربه کنی ....

دلم برای برای گذروندن ثانیه ثانیه های  اون شب تنگ شده .....