حرکت ساعت 10:30 صبح از پل سید خندان  ( همراه تور گردشگری)

 مقصد کاروانسرای شاه عباسی گرمسار

تو راه یه عالمه بهمون خوش گذشت جای همتون خالی بود مناظر بسیارزیبا ...

برای ناهار هم رفتیم اکبر جوجه ..خیــــــــــــــــلی خوشمزه بود  یه عالمه

IMG_0085.jpg

بعد از ناهار رفتیم امامزاده علی اکبر نمی دونید چه مناظر زیبایی داشت بعد از زیارت امام زاده و خوردن چای و شیرینی به طرف روستای ده نمک حرکت کردیم.


IMG_0108.jpg

IMG_0124.jpg

روستای ده نمک  در فاصله حدود 40 کيلومتري شهر گرمسار واقع شده است و تو استان سمنان

حدود ساعت 5 رسیدیم به کاروانسرا ابتدا برامون کارت شناسایی صادر شد

IMG_0194.jpg

بعد رفتیم یه چرخی تو خود روستا زدیم و کلی عکس یادگاری گرفتیم




یه آتشکده بزرگ مال زمان زرتشتیان اونجا بود که به علت عملیات حفاری درب اش بسته بود!

IMG_0226.jpg

نزدیک های غروب شتر ها هیزوم های شب چهار شنبه سوری رو اوردن  وگروه نمایشی کاروانسرا با رقص چوب  و ساز و دوقول به اونها خوش  امد گفتن

IMG_0255.jpg


IMG_0260.jpg


IMG_0262.jpg


IMG_0268.jpg


بعد از اون هم آتیش ها رو روشن کردن 7 تا آتیش که باید از روی هر 7تاش می پریدی و این جمله رو تکرار می کردی

سرخی تو از من، زردی من از تو

ولی خدایش یه ذره ترسناک بود از روی آتیش پریدن


IMG_0277.jpg



IMG_0283.jpg

كاروان‌سرا ی شاه عباسی در 40 كیلومتری شرق گرمسار قرار دارد و از نوع چهار ایوانی است. تاریخ احداث آن مربوط به زمان صفویه است. سردر ورودی با دو گوشواره دو طبقه به شكل ذوزنقه است كه در ضلع جنوبی كاروان‌سرا قرار دارد. در چهار گوشه حیاط، مدخل ورودی قرار دارد كه به اصطبل‌های چهارگانه كاروان‌سرا ختم می‌شود. در پشت هر ایوان،‌ اتاقی مستطیل شكل قرار دارد كه ارتباط بین اصطبل‌های چهارگانه را قطع می‌كند. كاروان‌سرای روستای  ده‌نمك پس از مرمت و تعمیر اساسی قرار است در آینده به زائرسرای حضرت رضا (ع)‌ تبدیل شود.

بعد از اینکه حسابی از روی اتیش پریدیم وارد کاروانسرا شدیم و برگزار کنندگان جشن با اسپند و گل نرگس به استقبال همه مهمانها  امدند و بعد یه آش رشته داغ داغ که تو اون هوای سرد خیلی می چسبید خوردیم دونوع چای هم سرو می شد( چای معمولی  و چای  آویشن)

بعد از اینکه تو کاروانسرا چرخی زدیم تو محلی که برای مهمانها بود استقرار پیدا کردیم و برنامه شروع شد

ابتدا مجریان از ائین و سنت های چهارشنبه سوری گفتند و با تیکه ها و شیرین کاری های گروه نمایش  بخصوص حاجی فیروزها کلی بهمون خوش گذشت و خندیدیم.

IMG_0312.jpg

IMG_0362.jpg

عمو نوروز


بزارید براتون آئین های چهارشنبه سوری رو بگم که شاید خیلی هاش فقط اسمی از اش باقی مونده

اول از همه بگم چرا چهارشنبه سوری؟!

وقتی عراب به ایران حمله کردند اولین کاری که کردن این بود که سعی کردن جشن های ایرانی ها رو حذف کنند

و از اونجای که ایرانیان بسیار ادم های باهوش بودند جشن 5 روزشونو به یک روز تقلیل دادند و اون روز روز چهاشنبه بود

به این دلیل که عرب ها چهارشنبه رو نحس می دونند و ایرانی ها این روز رو جشن می گیرند.


افروختن آتش در شب چهارشنبه سوری

افروختن آتش جزو جزو جدایی ناپذیر مراسم شب چهارشنبه سوری بود و مردم از سر شباقدام به این کار می کردند آنگاه از کوچک  و بزرگ و پیر و جوان همگی از روی آتش می پریدند و اشعاری را نیز دراین هنگام می خواندند. غم برو شادی بیا , محنت برو شادی بیا , و در دفعات بعدی به اتش می گفتند زردی من از تو سرخی تو از من

 

 

 

سال نو - کوزه نو

ایرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزه‌های سفالی کهنه  رو بعد از اینکه تواش ذغال , نمک , سکه , اسفند می ریختند , بالای بام خانه برده، به‌زیر افکنده و آن‌ها را می‌شکستند و کوزهٔ نویی را جایگزین می‌ساختند. که این رسم اکنون نیز در برخی از مناطق ایران معمول است و بر این باورند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم می‌گردد که با شکستن کوزه، آن بلاها دور خواهد شد.

 

آجیل مشگل‌گشای، چهارشنبه سوری

در گذشته پس ار پایان آتش‌افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می‌آمدند و آخرین دانه‌های نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک می‌کردند و می‌خوردند. آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربان‌تر می‌گردد و کینه و رشک از وی دور می‌گردد. امروزه اصطلاح نمک‌گیرشدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفته‌است.

 

فال‌گوشی و گره‌گشایی

یکی از رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرامی‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند.

قاشق‌زنی

در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می‌کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می‌روند. صاحبخانه از صدای قاشق‌هایی که به کاسه‌ها می‌خورد به در خانه آمده و به کاسه‌های آنان آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می‌ریزد. دختران نیز امیدوارند زودتر به خانه بخت بروند.

شال انداختن

شال‌اندازی از دیگر مراسم شب چهارشنبه سوری است که تاکنون اعتبار خود را در شهرها و روستاهای همدان و زنجان حفظ کرده‌است. پس از خاموشی آتش و کوزه‌شکستن و فالگوشی و گره‌گشایی و قاشق‌زنی جوانان نوبت به شال‌اندازی می‌رسد. جوانان چندین دستمال حریر و ابریشمی را به یکدیگر گره زده، از آن طنابی رنگین به بلندی سه متر می‌ساختند. آنگاه از راه پلکان خانه‌ها یا از روی دیوار، آنرا از روزنه دودکش وارد منزل می‌کنند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست می‌گرفتند، آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان می‌سازند. صاحبخانه که منتظر آویختن چنین شال‌هایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، آنچه قبلاً آماده کرده، در گوشه شال می‌ریزند و گره‌ای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه می‌سازند که هدیه چهارشنبه سوری آماده‌است. آنگاه شال‌انداز شال را بالا می‌کشد. آنچه در شال است هم هدیه چهارشنبه سوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد آن نشانه نعمت است، اگر شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کسرت اولاد در آینده و گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواری‌ها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و اگر سکه نقره باشد نشانه سپیدبختی است.

بعد از اجرای برخی از این مراسم, درآخر مراسم شام و آتیش بازی بود که مراسم آتیش بازی تو دل کویر زیبایش چند برابر میشه و حدودای ساعت 11 برگشت به طرف تهران


همیشه شاد و سلامت و به طراوت باران باشید.

پایان